خاطرات دکتر ناصر باهنر فرزند شهيدحجت الاسلام دکتر باهنر
خاطرات دکتر ناصر باهنر فرزند شهيدحجت الاسلام دکتر باهنر
خاطرات دکتر ناصر باهنر فرزند شهيدحجت الاسلام دکتر باهنر
در مورد زندگي فرهنگي پدرم، موردي كه قابل ذكر است و خودم هم تا حدودي در جريان آن بودم، مسئله تأليف كتب ديني براي مقاطع، ابتدايي تا انتهاي دورهي تربيت معلم و حتي كتب مربوط به دانشگاههاست. كه آن كار عظيم، يكي از مهمترين عوامل بيداركننده نسل جوان و آمادهسازيشان براي حضور در صحنههاي پرشكوه انقلاب اسلامي بود. پدرم به همراه شهيد مظلوم بهشتي و بعضي ديگر از همكارانشان وارد آموزش و پرورش شدند. به اين نيت كه يك كار زيربنايي انجام دهند و يك تحول اساسي در فرهنگ جامعه ايران به وجود بياورند. رژيم سابق در ابتدا متوجه اين نيت نبود و لذا به ايشان و همكارانشان اجازه داد كه براي كليه مقاطع تحصيلي كتابهايي را تأليف كنند كه به قول پدرم، آن كار به مدت 13 سال طول كشيد.
خاطرم هست در سال 57 ايشان يك روز مرا صدا زدند و گفتند: ناصر، بيا يك چيز جالب نشانت بدهم. وقتي من خدمتشان رفتم يك كتاب ديني در دستشان ديدم كه بخش اعظم آن را با خط قرمز علامتگذاري كرده بودند. پدرم گفت: اگر خط کشی این کتاب حذف شود، اجازه انتشار كتاب را ميدهد. تفسير آيات و احاديث بود که خط كشيده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند كه حتي در گزينش آيات و احاديث هم نكاتي مدنظر پدرم بوده است. آيات بيشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهي از منكر بود، البته به فضل خداوند و پيروزي انقلاب اسلامي آن نيست شوم و تهديد جدي را از بين برد.
فعاليتهاي فرهنگي ايشان پس از انقلاب، ادامه فعاليتهاي قبليشان بود. ميتوان به جرات گفت قسمت عمده عمر پدرم معطوف به فعاليتهاي فرهنگي بود. اگر نگاه كنيد، ميبينيد كه پس از انقلاب ايشان در سمتهاي معاون وزير آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش تا دوران نخستوزيري همچنان در زمينه تاليف كتب و نظارت بر تاليف كتب فعال بودند. يكي از مهمترين كارهاي پدرم كه از ابتكارات ايشان و شهيد رجايي بود، تاسيس نهاد امور تربيتي در وزارت آموزش و پرورش بود خودشان در اين باره گفتند:
بعد از انقلاب بنا بر ضرورتي كه در اصلاح سيستم اداري و اجرايي كشور ملاحظه ميكرديم، در كار وزارتخانهها و سازمانهاي مختلف اجرايي و اداري، نهادهاي انقلابي را بوجود آورديم. فيالمثل در كنار ارتش، سپاه پاسداران به وجود آمد يا در كنار وزارتخانههايي مانند نيرو، راه و ترابري و پست و تلگراف، جهاد بوجود آمد. برمبناي احساس اين ضرورت و اينكه نميشد نهادي در كنار آموزش و پرورش ايجاد كرد (البته مقولهي نهضت سوادآموزي، جداي از اين بحث است چرا كه نهضت نيز، يك نهاد جهادي است) ما در دل وزارت آموزش و پرورش نهادي به وجود آورديم به نام «نهاد امور تربيتي» كه هدف از ايجاد آن، تزريق ايده و تفكر اسلامي و انقلابي در پيكره آموزش و پرورش بود تا از اين طريق نيروهاي مومن و مخلص جهت خدمت به نظام آموزشي كشور تربيت شوند. پدرم براي ايجاد و ارشاد اين نهاد تلاش فوقالعادهاي به همراه شهيد رجايي به خرج دادند.
آقاي هاشمي رفسنجاني جملهاي دارند در مورد پدرم كه جالب است. ايشان فرمودند: ناشناختهترين و مظلومترين شخصيت انقلاب، شهيد باهنر بود. من از نزديك شاهد زحمات و فعاليتهاي ايشان بودم و دليل اينكه بسياري از خدماتش ناشناخته مانده است اين است كه او كمتر حرف ميزد و بيشتر عمل ميكرد. از جمله فعاليتهاي پس از انقلاب ايشان، يكي هم حضور فعال در ستاد انقلاب فرهنگي بود، چرا كه پس از امروز اثرات آن مجاهدتها و ايثارگريها را به وضوح ميبينيم.
تا آن زمان كه پدرم وارد دانشگاه شد، كمتر كسي از روحانيون وارد دانشگاه شده بود كه هم در امور مربوط به حوزه آشنايي داشته باشد و هم با سبك و روشهاي معمول دانشگاهي. در زمان پدرم بود كه ايشان، شهيد بهشتي، شهيد مفتح يعني عدهاي كه در حوزهها تا مدارج بالاي علمي تحصيل كرده بودند و به حدود اجتهاد رسيده بودند تصميم گرفتند كه وارد دانشگاهها شوند و در رشتههاي مختلف به تحصيل بپردازند. آشنايي روحانيون با دانشگاه موجب شد كساني كه در دانشگاهها علاقمند به اسلام و معارف ديني بودند به سمت اين شخصيتها جلب بشوند و پدرم و دوستانش موفق شدند با جذب علاقمندان دانشگاهها به سمت حوزهها، زمينه نزديكي روحيه حوزوي به دانشجويي را فراهم كنند كه اين نزديكي بركت زيادي داشت و وحدت حوزه و دانشگاه باعث شد كه اينان به عنوان يكي از اساسيترين و موثرترين نيروهاي ضد رژيم پهلوي وارد معركه مبارزه قهرآميز عليه رژيم شوند. پس از پيروزي انقلاب نيز خوشبختانه اين پيوند مستحكمتر شد و امروز شاهد بركات و اثرات اين پيوند مقدس هستيم.
منبع: www.sajed.ir
تأليف كتب درسي
خاطرم هست در سال 57 ايشان يك روز مرا صدا زدند و گفتند: ناصر، بيا يك چيز جالب نشانت بدهم. وقتي من خدمتشان رفتم يك كتاب ديني در دستشان ديدم كه بخش اعظم آن را با خط قرمز علامتگذاري كرده بودند. پدرم گفت: اگر خط کشی این کتاب حذف شود، اجازه انتشار كتاب را ميدهد. تفسير آيات و احاديث بود که خط كشيده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند كه حتي در گزينش آيات و احاديث هم نكاتي مدنظر پدرم بوده است. آيات بيشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهي از منكر بود، البته به فضل خداوند و پيروزي انقلاب اسلامي آن نيست شوم و تهديد جدي را از بين برد.
تأسيس مدارس
دفتر نشر فرهنگ اسلامي
ارتباط با دانشجويان
فعاليتهاي فرهنگي ايشان پس از انقلاب، ادامه فعاليتهاي قبليشان بود. ميتوان به جرات گفت قسمت عمده عمر پدرم معطوف به فعاليتهاي فرهنگي بود. اگر نگاه كنيد، ميبينيد كه پس از انقلاب ايشان در سمتهاي معاون وزير آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش تا دوران نخستوزيري همچنان در زمينه تاليف كتب و نظارت بر تاليف كتب فعال بودند. يكي از مهمترين كارهاي پدرم كه از ابتكارات ايشان و شهيد رجايي بود، تاسيس نهاد امور تربيتي در وزارت آموزش و پرورش بود خودشان در اين باره گفتند:
بعد از انقلاب بنا بر ضرورتي كه در اصلاح سيستم اداري و اجرايي كشور ملاحظه ميكرديم، در كار وزارتخانهها و سازمانهاي مختلف اجرايي و اداري، نهادهاي انقلابي را بوجود آورديم. فيالمثل در كنار ارتش، سپاه پاسداران به وجود آمد يا در كنار وزارتخانههايي مانند نيرو، راه و ترابري و پست و تلگراف، جهاد بوجود آمد. برمبناي احساس اين ضرورت و اينكه نميشد نهادي در كنار آموزش و پرورش ايجاد كرد (البته مقولهي نهضت سوادآموزي، جداي از اين بحث است چرا كه نهضت نيز، يك نهاد جهادي است) ما در دل وزارت آموزش و پرورش نهادي به وجود آورديم به نام «نهاد امور تربيتي» كه هدف از ايجاد آن، تزريق ايده و تفكر اسلامي و انقلابي در پيكره آموزش و پرورش بود تا از اين طريق نيروهاي مومن و مخلص جهت خدمت به نظام آموزشي كشور تربيت شوند. پدرم براي ايجاد و ارشاد اين نهاد تلاش فوقالعادهاي به همراه شهيد رجايي به خرج دادند.
آقاي هاشمي رفسنجاني جملهاي دارند در مورد پدرم كه جالب است. ايشان فرمودند: ناشناختهترين و مظلومترين شخصيت انقلاب، شهيد باهنر بود. من از نزديك شاهد زحمات و فعاليتهاي ايشان بودم و دليل اينكه بسياري از خدماتش ناشناخته مانده است اين است كه او كمتر حرف ميزد و بيشتر عمل ميكرد. از جمله فعاليتهاي پس از انقلاب ايشان، يكي هم حضور فعال در ستاد انقلاب فرهنگي بود، چرا كه پس از امروز اثرات آن مجاهدتها و ايثارگريها را به وضوح ميبينيم.
تا آن زمان كه پدرم وارد دانشگاه شد، كمتر كسي از روحانيون وارد دانشگاه شده بود كه هم در امور مربوط به حوزه آشنايي داشته باشد و هم با سبك و روشهاي معمول دانشگاهي. در زمان پدرم بود كه ايشان، شهيد بهشتي، شهيد مفتح يعني عدهاي كه در حوزهها تا مدارج بالاي علمي تحصيل كرده بودند و به حدود اجتهاد رسيده بودند تصميم گرفتند كه وارد دانشگاهها شوند و در رشتههاي مختلف به تحصيل بپردازند. آشنايي روحانيون با دانشگاه موجب شد كساني كه در دانشگاهها علاقمند به اسلام و معارف ديني بودند به سمت اين شخصيتها جلب بشوند و پدرم و دوستانش موفق شدند با جذب علاقمندان دانشگاهها به سمت حوزهها، زمينه نزديكي روحيه حوزوي به دانشجويي را فراهم كنند كه اين نزديكي بركت زيادي داشت و وحدت حوزه و دانشگاه باعث شد كه اينان به عنوان يكي از اساسيترين و موثرترين نيروهاي ضد رژيم پهلوي وارد معركه مبارزه قهرآميز عليه رژيم شوند. پس از پيروزي انقلاب نيز خوشبختانه اين پيوند مستحكمتر شد و امروز شاهد بركات و اثرات اين پيوند مقدس هستيم.
منبع: www.sajed.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}